starlet
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 132
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TEHRAN
سن: 15
شناسه یاهو: mirage0098
تشکرها : 73
تشکر شده : 96
|
پاسخ : 11 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
اعتیاد
نقاشی؟
امضای کاربر : زندگي يعني بازي.
سه ، دو ، يک … سوت داور............ بازي شروع شد.... دويدي ، دست و پا زدي ، غرق شدي ، دل شکستي ، عاشق شدي ، بي رحم شدي ، مهربان شدي… بچه بودي ، بزرگ شدي ، پير شدي سوت داور......................
بازي تمام شد...
زندگي را باختي اشکاتو پاک کن همسفر گاهي بايد بازي رو باخت اما اينو يادت باشه باز مي شه زندگي رو ساخت....
|
|
چهارشنبه 04 مرداد 1391 - 12:26 |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از starlet به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
eliman / |
|
goooodgirl
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 62
عضویت: 3 /5 /1391
محل زندگی: تهران
سن: 16
تشکرها : 4
تشکر شده : 6
|
پاسخ : 12 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
حوصله
کل کل
امضای کاربر : تو کجایی سهراب؟؟؟
آب را گل کردند
چشم هارا بستند
و چه با دل کردند
وای سهراب کجایی آخر؟؟؟؟؟
زخمها بر د عاشق کردند
خون به چشمان شقایق کردند
تو کجایی سهراب؟؟؟؟
که همین نزدیکی عشق را دار زدند
همه جا سایه ی دیوار زدند
وای سهراب دلم را کشتند......
|
|
پنجشنبه 05 مرداد 1391 - 01:36 |
|
starlet
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 132
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TEHRAN
سن: 15
شناسه یاهو: mirage0098
تشکرها : 73
تشکر شده : 96
|
پاسخ : 13 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
اعصاب
زندگی؟
امضای کاربر : زندگي يعني بازي.
سه ، دو ، يک … سوت داور............ بازي شروع شد.... دويدي ، دست و پا زدي ، غرق شدي ، دل شکستي ، عاشق شدي ، بي رحم شدي ، مهربان شدي… بچه بودي ، بزرگ شدي ، پير شدي سوت داور......................
بازي تمام شد...
زندگي را باختي اشکاتو پاک کن همسفر گاهي بايد بازي رو باخت اما اينو يادت باشه باز مي شه زندگي رو ساخت....
|
|
پنجشنبه 05 مرداد 1391 - 14:13 |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از starlet به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
eliman / |
|
eliman
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 133
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TehraN
سن: 15
شناسه یاهو: reyhane.secret
تشکرها : 68
تشکر شده : 97
|
پاسخ : 14 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
شیطنت...
دوست؟
امضای کاربر : نمی دانم چرا انگار همه روزها دیروز است !
نمی دانم چرا اما انگار خیال من پر است از تو ....
یادت هست گفته بودی که می آیی ...!
اما از آن روز دیگر انگار فردا نمی آید !
انگار که سنگینی پلکهای من حتی ....
عقربکهای ساعت پیر کهنه اتاقم را هم سنگین کرده ..!
می آیی می دانم که می آیی ....
وقتی یک روز چشمهایم ...
دیگر طاقت سنگینی پلکهایم را نداشتند!
می دانم که می آیی ....
وقتی بیایی خواهی دید من هنوز منتظرت هستم ...!
نشان به آن نشان که ..
چشمهایم را برایت به در خواهم آویخت......!!
|
|
پنجشنبه 05 مرداد 1391 - 17:02 |
|
shima
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 124
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: خونمون
سن: 14
تشکرها : 12
|
پاسخ : 15 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
دوستی
عصبانی؟
امضای کاربر : یک پایان تلخ ، همیشه بهتر از یک تلخی بی پایانه[/align]
|
|
جمعه 06 مرداد 1391 - 23:27 |
|
starlet
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 132
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TEHRAN
سن: 15
شناسه یاهو: mirage0098
تشکرها : 73
تشکر شده : 96
|
پاسخ : 16 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
هرگز................
من؟
امضای کاربر : زندگي يعني بازي.
سه ، دو ، يک … سوت داور............ بازي شروع شد.... دويدي ، دست و پا زدي ، غرق شدي ، دل شکستي ، عاشق شدي ، بي رحم شدي ، مهربان شدي… بچه بودي ، بزرگ شدي ، پير شدي سوت داور......................
بازي تمام شد...
زندگي را باختي اشکاتو پاک کن همسفر گاهي بايد بازي رو باخت اما اينو يادت باشه باز مي شه زندگي رو ساخت....
|
|
شنبه 07 مرداد 1391 - 17:38 |
|
تشکر شده: |
1 کاربر از starlet به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند:
eliman / |
|
eliman
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 133
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TehraN
سن: 15
شناسه یاهو: reyhane.secret
تشکرها : 68
تشکر شده : 97
|
پاسخ : 17 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
خودم!!!
خواهر؟
امضای کاربر : نمی دانم چرا انگار همه روزها دیروز است !
نمی دانم چرا اما انگار خیال من پر است از تو ....
یادت هست گفته بودی که می آیی ...!
اما از آن روز دیگر انگار فردا نمی آید !
انگار که سنگینی پلکهای من حتی ....
عقربکهای ساعت پیر کهنه اتاقم را هم سنگین کرده ..!
می آیی می دانم که می آیی ....
وقتی یک روز چشمهایم ...
دیگر طاقت سنگینی پلکهایم را نداشتند!
می دانم که می آیی ....
وقتی بیایی خواهی دید من هنوز منتظرت هستم ...!
نشان به آن نشان که ..
چشمهایم را برایت به در خواهم آویخت......!!
|
|
یکشنبه 08 مرداد 1391 - 21:23 |
|
shima
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 124
عضویت: 6 /5 /1391
محل زندگی: خونمون
سن: 14
تشکرها : 12
|
پاسخ : 18 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
ابجیم
کتک؟
امضای کاربر : یک پایان تلخ ، همیشه بهتر از یک تلخی بی پایانه[/align]
|
|
پنجشنبه 12 مرداد 1391 - 14:22 |
|
negin
ارسالها : 43
عضویت: 10 /5 /1391
محل زندگی: تهران
تشکرها : 1
تشکر شده : 6
|
پاسخ : 19 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
کاشتن بادمجون زیر چشم
نوزاد؟
|
|
پنجشنبه 12 مرداد 1391 - 16:47 |
|
eliman
کاربر فعال کلـــفا
ارسالها : 133
عضویت: 2 /5 /1391
محل زندگی: TehraN
سن: 15
شناسه یاهو: reyhane.secret
تشکرها : 68
تشکر شده : 97
|
پاسخ : 20 RE با کلمه قبلی یاد چی می افتی؟ ؟؟؟
اخی ناز
بیکار؟
امضای کاربر : نمی دانم چرا انگار همه روزها دیروز است !
نمی دانم چرا اما انگار خیال من پر است از تو ....
یادت هست گفته بودی که می آیی ...!
اما از آن روز دیگر انگار فردا نمی آید !
انگار که سنگینی پلکهای من حتی ....
عقربکهای ساعت پیر کهنه اتاقم را هم سنگین کرده ..!
می آیی می دانم که می آیی ....
وقتی یک روز چشمهایم ...
دیگر طاقت سنگینی پلکهایم را نداشتند!
می دانم که می آیی ....
وقتی بیایی خواهی دید من هنوز منتظرت هستم ...!
نشان به آن نشان که ..
چشمهایم را برایت به در خواهم آویخت......!!
|
|
شنبه 14 مرداد 1391 - 12:47 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.